خـــدایـا…
از این به بعد به مخلوقاتت
یک مترجم ضمیمه کن
اینجا هیچ کس
هیـچ کـس را نمـی فهمد . .
خـــدایـا…
از این به بعد به مخلوقاتت
یک مترجم ضمیمه کن
اینجا هیچ کس
هیـچ کـس را نمـی فهمد . .
حالا که نیامدم دمت را بفرست
من نیستم آن جا کرمت را بفرست
گفتم که مریضم و دوا می خواهم
پس گرد و غبار حرمت را بفرست
طفلان عوض جامه ، دل خویش دریدند
سیلی زده بر صورت و فریاد کشیدند
با گریه از این قبر به آن قبر دویدند
بر گرد قبوری که چهل روز ندیدند
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
سلام
حال همه ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور که مردم به آن شادمانی بی سبب میگویند
با این همه عمری اگر باقی بود طوری از کنار زندگی میگذرم
که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد و نه این دل ناماندگار بی درمان
تا یادم نرفته است بنویسم
حوالی خواب های ما سال پر بارانی بود
میدانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه باز نیامدن است...
ام ا تو..
تاریخچه خاصی نداری
افتخارات عجیب نیز در رزومه چند ساله زندگیت نیست
عشق و نفرت بزرگی هم تجربه نکرده ای
تاریخت را امروز بسازی ، مهمتر است از تاریخی که تاکنون نساخته ای..