ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺭﻓﺘﻪ ﯼ ﺳﺎﻝ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﻣﯿﺰﻧﻢ .......
ﭼﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻤﯿﺸﻮﻧﺪ .......
همین امشب
که من اینجا
شاد و خوشحال
نشسته ام!
#شبِ اولِ #قبرِ
خیلی از آدم هاست..
آدم هایی که دیروز را به امید امروز
زندگی کردند!
آدم هایی که اصلا
باور نمی کردند
شبی لحظه ای را
زیرِ خاک ها سپری کنند...
ﭼﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﺭﺍﮔﺮﻡ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﻨﺪ ......
ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﮐﻪ ﻓﮑﺮﺵ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﻭﺷﺪ ﻭ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﮐﻪ ﻓﮑﺮﻡ ﺭﺍ ﭘﺮﮐﺮﺩﻭ ﻧﺸﺪ .......
ﭼﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﮐﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﻢ ﻭ ﭼﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﮐﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺧﺘﻤﺸﺎﻥ .......
دیگر چه فایده دارد...
ولی باور کردند
#وعده ی خدایی را که حق است 
یقین کردند همه چیز را
قبر و تاریکی اش را
برزخ و فراغش را!
دیگر بس است
باید باور کنم
.....
ﭼﻪ ﻓﮑﺮﻫﺎ ﮐﻪ ﺁﺭﺍﻣﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﻪ ﻓﮑﺮﻫﺎ ﮐﻪ ﺭﻭﺣﻢ ﺭﺍ ﺫﺭﻩ ﺫﺭﻩ ﻓﺮﺳﻮﺩ .......
ﭼﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﻮﻧﺪ
ﻭﭼﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﮐﻪ ﻫﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﺵ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﯿﺒﺮﺩ .......
ﻭﭼﻪ .......
باید باور کنم که من فقط یک مسافرم
در این دنیای پر پیچ.و خم
ﻭ ﺳﻬﻢ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ فقط قسمت من ﻣﯿﺸﻮﺩ .......
ﮐﺎﺵ ﺍﺭﻣﻐﺎﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮔﺬﺷﺖ ﺁﺭﺍﻣﺸﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺧﺪﺍ ......
ﺁﺭﺍﻣﺸﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﻮﺩ .
باید.باور کنم بودند کسانیکه که 
دیروز چه امیدهایی داشتند..

روحشان شاد
الفاتحه مع الصلوات