خیلی فکر کردم و تلاش کردم از اعتیاد ایجاد شده توسط شبکه های اجتماعی فاصله بگیرم

امتحان هم کردم اما نشد که نشد ...

مراقبه هم 10 روز بیشتر جواب نداد، تلاش کردم به گوشی های دکمه ای برگردم اما شرطی شده ام به صدای اذان نرم افزار بادصبا به ختم قرآن گروه ایکس...

حق با تو بود راست میگفتی این فضا سوئ تفاهمات را بیشتر میکند اما من دیر فهمیدم...

درست لحظه ای که تا خرخره در منجلاب گناه فرو رفته ام و التماس می کنم به آقای خوبی ها که یا ابانا استغفر لنا انا کنا خاطئین و بلور اشک از مروارید چشمانم سرازیر می شود با غمی آمیخته با از سرور و رضایت در درونم احساس می کنم..

دقایقی بعد متوجه بلاک کردنم میشوم توسط یه نفر...

بقدری قلبم توام و عجین با آرامش شده که برایم مهم نخواهد بود...

اما تاسف میخورم چرا دیر میفهمم که ادم ها درست مثل عکس های شبکه های اجتماعی لود شدن ماهیت شان طول میکشد...

و این روزها دلتنگ یک شکم سیر اشک شده ام در صحن گوهرشاد ، گفتن این جمله که به جوادت

 قسم دیگه تکرار نمیکنم.. به غذای آستانت محتاجم تا دوباره ریکاوری شود روح مریض و جسمم...


پ.ن: در اندک زمان نه چندان د.وری دست به قلم خواهیم برد برای خیلی از دغدغه هایمان...