آتشفشان درون گاهی با فریاد و گاهی با اشک فوران میکند! اما گدازه های آن سوزان تر است..
این روزها اگر "کمیل " هم بیاید..." ندبه " میخواند
ٲین السبب المتصل بین الارض و السماء
ٲین... ٲین هایمان دردی را دوا نمیکند.
دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره،
مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
و تو انگار به قلبم بنویسی:
چه کسی درپی هر غصه ی تو اشک چکانده
چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
پ.ن1 :
یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ
شرمنده ام ...
شرمنده ام که امشب اعمال هفته ام به شما عرضه می شود
و حتی به اندازه ی دیدن نمره هام، توی سایت دانشگاه
استرس ندارم و نگران نیستم ...
پ.ن2:
بقول دوستم مادرش او را الحق زینبی تربیت کرده بود ...
دخترِ مادر از دست داده خودش همه را دلداری میداد ...
از خدا براشون صبر بخواید و برای شادی روح مادرشون فاتحه ای همراه با صلوات....
که با دســـتانِ من گندم برای یاکریم خانه می ریزد
چه بخشـــنده خـــدای عاشقی دارم
که میخوانــــد مــــرا
با آن که می داند گنهکارم
دلم گرم است و می دانم
بدون لطف او
تنهـــای تنهــــــایم...!
+ برایت من خـــدا را آرزو دارم